نوشتن شروع دیگریست
سلام سلام سلام بعد از مدتها تصمیم گرفتم دوباره بنویسم.خاطرات پسر عزیزم آقاماهان. ماهان عزیز من الان چهار سال و هفت ماهه ست . یه داداش کوچولوی یازده ماهه هم داره .به اسم آقاشایان. پسر من الان چندماهی هست که میره مهد و حسابی بهش خوش می گذره و کلی چیزها و مطالب جدید یاد گرفته .فصل پاییز رو کاملا درک کرده و حیوانات اهلی و وحشی رو شناخته و نحوه تشکیل باران روهم فهمیده و میاد خونه و برای من تعریف می کنه شایان کوچولو هم که الان یازده ماه است و حسابی شیطون شده و به همه چی دست میزنه و سه تا دندون بالا درآورده و سه تا دندون پایین داره.چهار دستو پا حرکت می کنه و مبل رومیگیره و بلند میشه. گاهی وقتها دوتاشون با هم بازی می کنند ...
نویسنده :
مامان صدیقه
13:04