یه روز خوب با هوای عالی
سلام به پسر کوچولوی شیطون خودم
جمعه گذشته هوا خیلی خوب و عالی بود و تصمیم گرفتیم بریم صحرا گردی.سه نفری رفتیم پارک چاهکوتاه.هوا عالی دوروبرمون سرسبز و قشنگ .شما هم کلی اونجا بازی کردی البته چون خاک بازی بلد نبودی خاک تو سر و صورت خودت می ریختی و یبارم کلی خاک توچشمات رفته بود که چندبار صورتت رو شستم .تا بعد از ظهر اونجا موندیم و بعدشم اومدیم خونه.
روز شنبه هم که واکسن هجده ماهگی داشتی .ساعت 12 مرخصی گرفتم و با بابایی رفتیم درمانگاه شهدا .قدت 1 سانتی متر رشد کرده بود ماشالا وزنت به سیزده کیلو نیم رسیده بود.خانم بهورزه از همه چیزت راضی بود.
برای واکسنم که کلی گریه کردی .یه دونه تو ران پات تزریق شد و یکی هم تو بازوت.
اومدیم خونه تب کردی و همه ش یجا خوابیده بودی و بهونه می گرفتی شب تا صبح هم تب شدید داشتی .خیلی اذیت شدی ومنم خیلی نارحت بودم.تا اینکه دیروز ظهر حالت روبراه شد و شروع به بازی کردی.خداروشکر تا شش سالگی دیگه واکسن نداری.
به ادامه مطلب برید