هفته بیست و نهم بارداری و تجربه کردن یه عالمه درد
سلام مامانی.
الان که با هم تو هفته بیست و نهم هستیم و توی هفت ماهگی ، بعضی وقتا یه دردای عجیبی میاد سراغم که تا بحال تجربه نکردم.مخصوصاً درد تو ساق پام . شبا از دردش از خواب می پرم و بلند جیغ میزنم.آخه ماهیچه ساق پام بدجور می گیره و درد شدیدش نمیذاره تکونش بدم.به دکتر که گفتم گفتش از کیسه آب گرم استفاده کن.ولی اونجا ناحیه ای نیست که بشه از کیسه آب گرم استفاده کنی.
این بیدار شدن جدا از بارها بیدار شدن از خواب شبونمه. این شبا اصلاً درست حسابی خوابم نمیبره. تا صبح ده بار بیدار میشم.
جدیداً کمر درد هم به دردام اضافه شده.خخخخخخ الان میدونم تو دلت میگی مامانم چقد مونگه میده
خوب چیکار کنم؟ ناز نازو بودم الان دیگه طاقت درد ندارم.
کم کم هم دارم سنگین میشم و موقع راه رفتن نفس نفس میزنم. مامان بزرگا خیلی دوست دارن که دنیا بیای همینجوری دارن واست نقشه میکشن .و میگن بده ما نگهش داریم . از اونور زن عمو شهناز میگه بده به خودم تا بزرگش کنم. از الان معلومه خیلی طرفدار داری.
تو فامیل خودمون نی نی که هم سن و سالت باشه نداریم.ولی از دوستای دانشگاه خودم 3 تا دوست همسن داری که بعداً ایشالا باهم میریم خونشون و باهاشون بازی میکنی . اونام مثله خودت پسرن.
اون شب رفته بودیم خرید واسه بابایی.تو هر مغازه می رفتیم فوری یه صندلی برام میذاشتن که بشینم.منم کلی کیف می کردم از این همه توجه.