پسری که همه دوستش دارند
این روزها تو سن دو سال و یک ماهگی حسابی شیرین زبون شدی.ماشالا همه کلمات رو درست تلفظ می کنی و جمله کامل می بندی.شعر هم بلدی بخونی .هر شعری رو دو سه بار برات بخونم حفظ میشی و خودتم می خونیش.
خیلی شیطون و خرابکار شدی و حسابی ریخت و پاش داری.مگه خواب باشی که بتونم به کارام برسم.برات سی دی های بیبی انیشتن میزارم که خیلی خوشت میاد و بعضی شعراشو حفظ هستی.
هنوزم صبح ها که من سرکارهستم خونه مادربزرگت هستی و تا ساعت سه که خودم میام دنبالت.
این روزها هم که ماه رمضونه و من روزه می گیرم و بعضی وقتها بی حالم ولی بازم باید حسابی بهت برسم.
دارم از پوشک میگیرمت ولی زیاد باهام همکاری نمی کنی و شیر خشک رو شب تا شب بهت میدم .اونم چون خودت ازم میخای.
علاقه ی زیادی به پفیلا داری و خودم برات درست می کنم.
از میوه ها هندونه و گیلاس رو دوست داری و ازم میخای.
برای دیدن عکس ها به ادامه مطلب برید
علاقه خاصی به پله معمولی داری و مرتب از پله خونمون میری بالا
اینم چندوقت پیش که رفته بودیم رستوران میداف
اینجام تو کوچه افتادی و صورتت زخم شد که الان خداروشکر خوب شدی